چه جاي ماه ،
كه حتي شعاع فانوسي
درين سياهي جاويد كورسو نزند
به جز قدمهاي عابران ملول
صداي پاي كسي
سكوت مرتعش شهر را نمي شكند
به هيچ كوي و گذر
صداي خنده مستانه اي نمي پيچد
كجا رها كنم اين بار غم كه بر دوش است ؟
چرا ميكده آفتاب خاموش است !
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
اشعار فریدون مشیری ,
,
:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9