· «تا ابله در جهانه، مفلس درنمیمانه.»
· «تابستون پدر یتیمونه.»
· «تا پریشان نشود کار به سامان نرسد.»
· «تا تریاق از عراق آرند، مار گزیده مرده باشد.»
· «تا تنور گرمه نونو بچسبون.»
· «تا تو فکر خر بکنی ننه، منو در بدر میکنی ننه.»
· «تا چراغ روشنه جونورها از سوراخ میان بیرون.»
· «تا شغال شده بود به چنین سوراخی گیر نکرده بود.»
· «تا کرکس بچهدار شد، مردار سیر نخورد.»
· «تا گفتهای غلام توام، میفروشنت.»
· «تا گوساله گاو بشه، دل مادرش آب میشه.»
· «تا مار راست نشه توی سوراخ نمیره.»
· «تا نازکش داری نازکن، نداری پاهاتو دراز کن.»
· «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.»
· «تا نباشد چوب تر فرمان نبرند گاو وخر.»
· «تا هستم به ریش تو بستم.»
· «تب تند عرقش زود در میاد.»
· «تخممرغ دزد، شتر دزد میشه.»
· «تخم نکرد، وقتی هم کرد توی کاهدون کرد.»
· «ترب هم جزء مرکبات شده.»
· «ترتیزک خریدم قاتق نونم بشه، قاتل جونم شد.»
· «تره به تخمش میره، حسنی به باباش.»
· تعارف آب حمام.
o معنا: تعارف شاه عبدالعظیمی . (امثال و حکم دهخدا)؛ دعوت کردن کسی را به چیزی بی ارزش چون آب خزینه ٔ حمام را به تازه وارد اهداء کردن .
· «تعارف شاه عبدالعظیمی است.»
o معنا: این که بزبان گوید بمنزل من آیید یا فلان متاع از شماباشد و از دل راضی نیست . (امثال و حکم دهخدا).
· «تعارف آمد و نیامد دارد.
o معنا: «اگر گمان کرده بودیدکه او احسان شما را نمیپذیرد بر خلاف پذیرفت . (امثال و حکم دهخدا). و این مثل را در موردی زنند که خواننده و دعوت کننده بدروغ و ریا چیزی را به اصرار هدیه میکنند یا دعوتی را پیشنهاد مینماید بگمان آن که دعوت شونده از قبول آن سر باز خواهد زد ولی در عمل خلاف این فکر پیش آید.»
· «تغاری بشکند ماستی بریزد// جهان گردد به کام کاسه لیسان.»
· «تف سر بالا، بر میگرده به ریش صاحبش.»
· «تلافی غوره رو سر کوره در میاره.»
· «تنبان مرد که دو تا شد به فکر زن دوم میافته.»
· «تنبل مرو به سایه، سایه خودش میآیه.»
· «تنها به قاضی رفته خوشحال برمیگرده.»
· «تو از تو، من از بیرون.»
· «تو بگو ف من میگم فرحزاد.»
· «توبه گرگ مرگه.»
· «تو که نیزن بودی چرا آقا دائیت از حصبه مرد.»
· «تومون خودمونو میکشه، بیرونمون مردم را.»
· «توی دعوا نون و حلوا خیر نمیکنند.»
:: موضوعات مرتبط:
ضرب المثل ,
,
:: بازدید از این مطلب : 137
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4