تبلیغات
تبلیغات
جای تبلیغ شما خالیست . . .
نوشته شده توسط : محمد حسین

نشسته ماه بر گردونه عاج .

به گردون مي رود فرياد امواج .

چراغي داشتم، كردند خاموش،

خروشي داشتم، كردند تاراج ...



:: موضوعات مرتبط: اشعار , اشعار فریدون مشیری , ,
:: برچسب‌ها: اشعار , اشعار فریدون مشیری , احساس , شعر احساس از فریدون مشیری , شعر احساس , فریدو مشیری , ,
:: بازدید از این مطلب : 153
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : شنبه 6 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد حسین

در آن شب تاريك وآن گرداب هول انگيز،

حافظ را

تشويش توفان بود و « بيم موج » دريا بود !

ما، اينك از اعماق آن گرداب،

از ژرفاي آن غرقاب،

چنگال توفان بر گلو،

هر دم نهنگي روبرو،

هر لحظه در چاهي فرو،

تن پاره پاره، نيمه جان، در موج ها آويخته،

در چنبر اين هشت پايان دغل، خون از سراپا ريخته،

 

صد كوه موج از سر گذشته، سخت سر كشته،

با ماتم اين كشتي بي ناخداي بخت برگشته،

هر چند، اميد رهائي مرده در دل ها؛

سر مي دهيم اين آخرين فرياد درد آلود را :

- ((  ... آه، اي سبكباران ساحل ها ... ! ))



:: موضوعات مرتبط: اشعار , اشعار فریدون مشیری , ,
:: برچسب‌ها: اشعار , اشعار فریدون مشیری , اشعار فریدون مشیری , آسمان کبود , شعر آسمان کبود از فریدون مشیری , ,
:: بازدید از این مطلب : 151
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : شنبه 6 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد حسین

 

باد، پیچید در ترانه ی برگ

برگ،لرزیداز بهانه ی باد

هر کجا برگ خشک بود،افتاد

باغ نالیدو گفت:

                    -باد،مباد-

 

در شگفتم،گناه باد چه بود؟

برگ،خشکیده بود،باد ربود.

باد،هرگز نبود دشمن برگ

مردن برگ،دست باد نبود.

 

زندگی ذره ذره میکاهد

خشک وپژمرده می کند چون برگ

مرگ،ناگاه می برد چون باد ،

زندگی کرده دشمنی،یامرگ؟

 

برگ خشکم به شاخسار وجود

تا کی آن باد سرد،سر برسد

تو هم ای دوست،ذره ذره مکش!

تا نخواهم که زود تر برسد.!





:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد حسین

بوی باران،بوی سبزه،بوی خاک،

شاخه های شسته،باران خورده،پاک

آسمان آبی وابرسپید،

برگ های سبز بید،

عطر نرگس،رقص باد،

نغمه ی شوق پرستوهای شاد،

خلوت گرم کبوتر های مست...

نرم نرمک می رسد اینک بهار،

خوش به حال روزگار!

 

خوش به  حال چشمه ها ودشت ها،

خوش به حال دانه ها وسبزه ها،

خوش به حال غنچه های نیمه باز،

خوش به حال دختر میخک –که می خندد به ناز-

خوش به حال جام لبریز از شراب،

خوش به حال آفتاب.

ای دل من،گرچه-دراین روزگار-

جامه ی نمی پوشی به کام،

باده ی رنگین نمی بینی به جام،

نقل و سبزه در میان سفره نیست،

نگجامت-از آن می که می باید –تهی است،

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب!

 

 

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار.

گر نکویی شیشه ی غم را به سنگ،

هفت رنگش می شود هفتاد رنگ!




:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 146
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد حسین

می رفت و گیسوان بلندش را

بر شانه می پراکند،

شب را به دوش می برد

همراه عطر عنبر سارا.

 

در موج گیسوان بلندشان

تابیده بود شب را

آرام،مثل زمزمه ی آب،می گذشت

با اختران به نجوا.

 

همرار گیسوان بلندش

خاموش،مثل زیروبم خواب،می گذشت

پشت دریچه ها

چشم جهانیان به تماشا .

 

می رفت-با شکوه ترازشب-

همراه گیسوان بلندش

تا باغ های روشن فردا.

یلدا!




:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد حسین

آهی کشید غمزده پیری سپید موی

افکند صبحگاه ،در آیینه چون نگآه

در لابلای موی چو کافور خویش دید

یک تار مو سیاه!

 

 

 

در خاطراط تیره وتاریک خود دوید.

سی سال پیش ،نیز،در آیینه دیده بود:

یک تار مو سپید!

 

 

 

اشکی به روی آیینه افتاد و ناگهان

بگریست های های !

 

 

 

هر قطرهای که بر رخ آیینه می چکید

در کام موج ، ضجه ی مرگ غریق را

از دور می شنید.

 

 

 

می رفت باز در دل دریا به جست و جو

در آب های تیره ی اعماق خفته بود:

یک مشت آرزو...!


 

طوفان فرونشست ، ولی دیدگان پیر

 

 

دریای خاطرات زمان گذشته بود

 

 

 

دستی به موی خویش فرو برد وگفت: وای!

 

 

 

در دیدگان مضطربش اشک حلقه زد.

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار , اشعار فریدون مشیری , ,
:: برچسب‌ها: اشعار , اشعار فریدون مشیری , شعر دریا , شعر دریا از فریدون مشیری , ,
:: بازدید از این مطلب : 160
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 فروردين 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد